مبنای قانونی فسخ قرارداد در صورت عدم انجام تعهد
طبق اصل لزوم قراردادها (ماده ۲۱۹ قانون مدنی)، تمامی عقودی که بهصورت صحیح منعقد شدهاند برای طرفین لازمالاتباع هستند، مگر آنکه با رضایت طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شوند. عدم انجام تعهد یک طرف به خودی خود موجب انحلال قرارداد نمیشود، مگر شرایط قانونی برای فسخ فراهم گردد. قانون مدنی ایران در مواد مختلفی به حق فسخ در فرض تخلف از تعهد پرداخته است:
- ماده ۲۲۶ قانون مدنی: برای مطالبه خسارت ناشی از عدم اجرای تعهد، ابتدا باید یا در قرارداد اجل معینی مقرر شده باشد که سپری گردد، یا اگر موعدی تعیین نشده، متعهدله ابتدا انجام تعهد را مطالبه کند. به بیان دیگر، اگر زمان انجام تعهد مشخص نباشد، متعهدله باید ابتدا اخطار رسمی انجام تعهد به طرف مقابل بفرستد و پس از استنکاف او، میتواند ادعای خسارت نماید. این ماده بر ضرورت اعذار قانونی (اخطار و مطالبه انجام تعهد) تأکید میکند که مقدمهای برای حق فسخ یا مطالبه خسارت است.
- ماده ۲۳۷ تا ۲۳۹ قانون مدنی: این مواد ناظر به شرط انجام فعل در قرارداد و ضمانت اجرای تخلف از آن هستند. مطابق ماده ۲۳۷، اگر انجام کاری بر عهده یکی از طرفین شرط شده باشد و وی آن را انجام ندهد، طرف دیگر نخست میتواند از دادگاه اجبار متخلف را به اجرای شرط بخواهد. در صورتی که اجبار ممکن نباشد یا انجام فعل توسط دیگری مقدور باشد، طبق ماده ۲۳۸ دادگاه میتواند به خرج متخلف، انجام آن تعهد را توسط شخص ثالث ermöglichen (مثلاً استخدام پیمانکار جایگزین). نهایتاً ماده ۲۳۹ قانون مدنی تصریح میکند هرگاه اجبار مشروطعلیه برای انجام فعل مشروط ممکن نباشد و فعل مشروط هم از اموری نباشد که دیگری بتواند از جانب او انجام دهد، مشروطله حق فسخ معامله را خواهد داشت. بنابراین قانون به صراحت حق فسخ قرارداد را در صورت عدم امکان اجرای تعهد از سوی متعهد پیشبینی کرده است.
- ماده ۲۴۰ قانون مدنی: هرگاه انجام شرط در ضمن عقد غیرممکن شود یا معلوم شود حین العقد غیرممکن بوده است، کسی که شرط به نفع او شده میتواند قرارداد را فسخ کند مگر آنکه عدم امکان مربوط به خود او باشد. این ماده به مفهوم تعذر اجرای تعهد اشاره دارد که در واقع نوعی فورس ماژور خاص شرط ضمن عقد است.
- ماده ۴۵۳ قانون مدنی: این ماده ناظر به وضعیت مبیع در دوره خیارات است و ارتباط مستقیمی با عدم انجام تعهد ندارد، اما دانستن آن خالی از فایده نیست. به موجب ماده ۴۵۳، در خیاراتی همچون خیار شرط یا خیار تاخیر ثمن، تلف یا نقص مورد معامله پس از تسلیم و در زمان خیار، بسته به اینکه خیار برای کدام طرف باشد، بر عهده کدام طرف خواهد بود. کاربرد این حکم در فسخ قرارداد آن است که اگر یکی از طرفین در دوران حق فسخ خود، اقدام به فسخ نکند و مال تلف شود، آثار آن بر عهده دارنده کالا خواهد بود. در نتیجه برای دارنده حق فسخ اهمیتی حیاتی دارد که در اعمال بهموقع فسخ تعلل نکند.
با توجه به مواد فوق، حق فسخ در قراردادهای لازم یک ابزار قانونی است که در صورت تخلف طرف مقابل از انجام تعهدات اساسی، امکان رهایی از قرارداد را برای متعهدله فراهم میکند. اصل بر بقای قرارداد است و فسخ یک استثناء قانونی محسوب میشود که تنها در شرایط مقرر (توافق طرفین یا حکم قانون) اجرا میگردد. به بیان ساده، ابتدا باید دید آیا قرارداد شرط فسخ یا خیار مشخصی برای این وضعیت دارد یا خیر، و در صورت نبود چنین شرطی، آیا قانون موردی را برای فسخ پیشبینی کرده است. در ادامه، به تشریفات عملی اعمال فسخ و شرایط و موانع آن میپردازیم.
اخطار فسخ (اعذار قانونی) و لزوم اعلام اراده فسخ
فسخ قرارداد یک ایقاع است؛ یعنی با اراده یکجانبه صاحب حق واقع میشود. اما قصد فسخ بهتنهایی کافی نیست و باید به طرف مقابل اعلام شود. این اعلان که در رویه به آن اعذار قانونی نیز میگویند، معمولاً از طریق ارسال اظهارنامه رسمی انجام میشود. به عبارت دیگر، طرفی که قصد فسخ دارد باید اراده خود را مبنی بر برهم زدن قرارداد به طور رسمی و مکتوب به طرف مقابل ابلاغ کند. عدم انجام این کار میتواند تبعات منفی در دادرسی داشته باشد؛ چنانکه در قانون جدید نحوه الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول تصریح شده اگر ظرف ۱۵ روز از اعمال فسخ، اظهارنامه رسمی به طرف مقابل ارسال نشود و ظرف ۱۵ روز پس از آن دعوای تنفیذ فسخ طرح نگردد، اصولاً دادگاه به چنین دعوایی رسیدگی نخواهد کرد. پس نخستین گام عملی برای فسخ بهدلیل عدم انجام تعهد، فرستادن اخطار مکتوب (اظهارنامه) به متعهد مبنی بر انجام تعهد در یک مهلت معقول و اعلام قصد فسخ در صورت عدم ایفاست.
اعذار قانونی علاوه بر تامین دلیل برای دادگاه، از منظر اخلاقی و حسن نیت نیز حائز اهمیت است. دادگاهها انتظار دارند متعهدله به متعهد فرصت اصلاح بدهد. چه بسا با یک اخطار و تعیین مهلت، متعهد به خود آید و تعهد را اجرا کند و نیاز به فسخ مرتفع شود. پس از ابلاغ اظهارنامه، اگر متعهد اقدامی نکرد و تعهد را ایفا ننمود، متعهدله میتواند با استناد به اختیار قانونی یا قراردادی خود اعلام فسخ نماید. اعلام فسخ نیز بهتر است صریح، مکتوب و قابل اثبات باشد؛ مثلاً در همان اظهارنامه یا طی نامه رسمی جداگانهای به طرف اعلام گردد که قرارداد به علت فلان تخلف فسخ شده است.
نکته مهم آن است که اعلام فسخ قرارداد نیازی به طرح دعوا در دادگاه ندارد و صرف ابراز اراده مشروطله (متعهدله) برای تحقق فسخ کافی است. بنابراین اگر شما حق فسخ داشته باشید، با ارسال اظهارنامه و اعلام اراده خود، قرارداد منفسخ میشود. مراجعه به دادگاه بیشتر جنبه اثباتی دارد تا تأسیسی؛ یعنی دادگاه صرفاً تشخیص میدهد که آیا فسخ به درستی واقع شده است یا خیر و با صدور حکم اعلامی، وقوع فسخ را تأیید میکند. این موضوع در نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه نیز تأکید شده که اعلام فسخ معامله نیازمند طرح دعوا نیست و تنها برای اثبات آن نزد مرجع قضایی است که ممکن است اقامه دعوا ضرورت یابد.
البته در مواردی که پس از اعلام فسخ، طرف مقابل از ترتیب آثار آن خودداری کند – مثلاً خریدار ثمن را مسترد نکند یا فروشنده از بازگرداندن مبیع امتناع نماید – طرح دعوای «تأیید فسخ قرارداد» در دادگاه لازم میشود. در چنین دعوایی، خواهان (فسخکننده) از دادگاه میخواهد که احراز کند فسخ قرارداد به طور صحیح واقع شده و آثار آن برقرار گردد. دادگاه با بررسی قرارداد، شرایط ضمن آن، میزان ایفای تعهدات و دلایل فسخ، حکم به تأیید یا عدم تأیید فسخ میدهد. یادآوری میشود که تا پیش از صدور حکم دادگاه نمیتوان از آثار فسخ تخلف کرد؛ مثلاً فروشنده نمیتواند مال را به دیگری منتقل کند یا خریدار از پرداخت باقیمانده ثمن سر باز زند، مگر آنکه دادگاه نهایتاً فسخ را تأیید کند. بنابراین در دوره بین اعلام فسخ و صدور رأی، قراردادی که مورد اختلاف است وضعیت معلق دارد و توصیه میشود صاحب حق همچنان تعهدات خود را (تا حد ممکن) انجام دهد تا شبههای در دادگاه ایجاد نشود. برای نمونه، موجر اگر چه اجاره را فسخ کرده ولی بهتر است تا زمان تأیید دادگاه از اخراج فیزیکی مستأجر خودداری کند وگرنه ممکن است خود دچار مسئولیت شود.
تفاوت فسخ قرارداد با ابطال و انحلال قرارداد
در ادبیات حقوقی، فسخ با مفاهیمی چون انفساخ و ابطال تفاوت دارد. فسخ به معنای انحلال یک قرارداد معتبر به اراده یکی از طرفین یا شخص ثالث است؛ یعنی قراردادی که در ابتدا صحیح و لازم بوده، به علت تخلف یا شرط ضمن آن توسط ذیحق منحل میشود. در مقابل، ابطال (بطلان) ناظر به عقدی است که اساساً به طور صحیح واقع نشده و از ابتدا فاقد اعتبار بوده است. به عنوان مثال، فروش مال غیر (مبیعی که فروشنده مالک آن نبوده) موجب بطلان معامله میشود و تعهدات طرفین از آغاز بیاثر است. در این حالت خریدار میتواند ثمن پرداختی خود را مسترد کند و حتی اگر جاهل به غیرمشروع بودن معامله بوده، مطالبه خسارات نماید؛ چرا که عقد از اساس باطل بوده و فروشنده ضامن است که پول خریدار را برگرداند و زیانهای وارده را جبران کند. این وضعیت با فسخ متفاوت است؛ در فسخ، قرارداد در زمان انعقاد صحیح و نافذ بوده و فقط از لحظه فسخ به بعد منحل میشود. به عبارت دیگر، فسخ اثر قهقرایی ندارد و تعهدات انجامشده قبلی را برهم نمیزند، بلکه تنها آثار آتی قرارداد را زایل میکند. مثلاً اگر اجارهنامهای پس از ۶ ماه فسخ شود، اجارهبهای ماههای قبل باید طبق قرارداد پرداخت شده باشد و قابل مطالبه نیست، مگر آنکه در قرارداد شرط دیگری باشد. اما در بطلان، قرارداد از روز نخست کانلمیکن تلقی میشود.
واژه انحلال قرارداد معنایی عامتر دارد و شامل فسخ، اقاله و بطلان هر سه میشود. انحلال یعنی پایان یافتن عمر حقوقی یک قرارداد به هر علت. فسخ یکی از طرق انحلال است (ارادی و یکطرفه)، اقاله یا تفاسخ طریق دیگر انحلال است (به تراضی و دوطرفه)، و بطلان طریق سوم (به حکم قانون از ابتدا بلااثر). در دعاوی حقوقی باید دقت کرد که خواسته صحیح انتخاب شود؛ زمانی که میخواهید به خاطر تخلف طرف مقابل قرارداد را برهم بزنید، عنوان دعوا فسخ است نه ابطال. برعکس، اگر ادعا میکنید قرارداد از اول فاقد اعتبار بوده (مثلاً به دلیل معامله نامشروع یا فقدان اهلیت یکی از طرفین)، باید ابطال یا اعلام بطلان قرارداد را بخواهید نه فسخ آن. اشتباه در انتخاب خواسته میتواند به رد دعوا یا سرگردانی در فرآیند رسیدگی منجر شود.
مثال تطبیقی: فروش ملکی که بعد مشخص میشود متعلق به دیگری بوده، مصداق عقد باطل است و باید ثمن به نرخ روز به خریدار مسترد شود (موضوع مواد ۳۹۰ و ۳۹۱ قانون مدنی و رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ دیوان عالی کشور). اما فروش ملکی که مالک آن از ابتدا خود طرف قرارداد بوده ولی خریدار مثلاً در مهلت مقرر ثمن را نپرداخته، اصل عقد صحیح است و فروشنده تنها در چارچوب خیار تاخیر ثمن یا شرط فسخ میتواند عقد را برهم بزند. در حالت اول دعوا عنوان «اعلام بطلان معامله و مطالبه ثمن» دارد و در حالت دوم «فسخ قرارداد به جهت تخلف از تعهد و تأیید فسخ آن».
نقش فورس ماژور و تعذر اجرای تعهد در فسخ قرارداد
یکی از عوامل مهم در بررسی حقوقی عدم انجام تعهدات، تشخیص وجود یا عدم وجود قوه قاهره (فورس ماژور) است. فورس ماژور به حادثهای خارجی، غیرقابل پیشبینی و غیرقابل دفع گفته میشود که انجام تعهد را ناممکن میکند. بر اساس ماده ۲۲۷ قانون مدنی، اگر متعهد اثبات کند که انجام ندادن تعهد به واسطه علت خارجی خارج از اراده او بوده است، محکوم به پرداخت خسارت نخواهد شد. به عنوان مثال، اگر سیل یا زلزلهای باعث از بین رفتن مورد تعهد شود یا ممنوعیتهای قانونی (مانند تحریم ناگهانی واردات یک کالا) اجرای قرارداد را غیرممکن سازد، متعهد بابت عدم ایفای تعهد مقصر شناخته نمیشود. این امر دو اثر مهم دارد: نخست آنکه مطالبه خسارت از او منتفی است (زیرا تقصیری مرتکب نشده)؛ دوم آنکه فسخ قرارداد نیز در چنین شرایطی تابع مفاد قرارداد خواهد بود. یعنی اگر در قرارداد بین طرفین در خصوص فورس ماژور و حق فسخ در این مواقع توافقی شده باشد، مطابق آن عمل میشود؛ مثلاً ممکن است در قراردادی شرط شود چنانچه فورس ماژور بیش از ۳۰ روز ادامه یافت، هر یک از طرفین حق فسخ خواهند داشت. اگر چنین شرطی نباشد، صرف فورس ماژور قانونی برای فسخ خودکار قرارداد کفایت نمیکند مگر آنکه اجرا برای همیشه غیرممکن شده باشد که در این صورت عقد ممکن است خودبهخود منفسخ شود.
تفکیک بین عدم انجام تعهد ناشی از تقصیر متعهد و عدم انجام ناشی از عوامل خارج از اراده او بسیار مهم است. دادگاهها در مواجهه با دعوای فسخ، ابتدا بررسی میکنند که آیا متعهد واقعاً در اجرای قرارداد کوتاهی و تقصیر داشته یا مانع بیرونی در کار بوده است. در فرضی که مثلاً فروشنده به بهانه نوسان بازار از تحویل کالا خودداری میکند، این قصور و تخلف است و میتوان فسخ را مطالبه کرد؛ اما اگر دولت صادرات آن کالا را ممنوع کرده باشد (علت خارجی)، ممکن است امکان الزام یا فسخ مستقیماً فراهم نباشد و راهحل در تعدیل قرارداد یا انتظار تا رفع مانع باشد. به هر روی، قاضی در دعوای فسخ به دلیل عدم انجام تعهد، وجود فورس ماژور یا تعذر را به دقت میسنجد. در برخی پروندهها حتی ممکن است کارشناس برای احراز اینکه مثلاً عدم تکمیل پروژه ناشی از کمبود نقدینگی و سوءمدیریت پیمانکار بوده یا شرایط قهری خارج از کنترل او، به کار گرفته شود.
نکته دیگر اینکه تقصیر متعهد در اجرای ناقص تعهدات میتواند مستقیماً بر سرنوشت قرارداد تاثیر بگذارد. مثلاً در قراردادهای پیمانکاری اگر کارفرما به تعهدات مالی خود عمل نکند و پیمانکار به همین دلیل کار را متوقف سازد، کارفرما نمیتواند ادعای فسخ به دلیل عدم پیشرفت کار داشته باشد چون خود او مقصر اصلی است. اصل اجرای با حسن نیت قراردادها ایجاب میکند کسی که مانع ایفای تعهد بوده نتواند از تخلف طرف مقابل سود ببرد. بنابراین در دعاوی فسخ به علت عدم انجام تعهد، هر دو سوی ماجرا (فعل یا ترک فعل هر دو طرف) بررسی میشود تا عدالت رعایت گردد.
شروط فسخ در قرارداد: خیار فسخ، شرط فاسخ و وجه التزام
بهترین راه مواجهه با تخلف احتمالی در قرارداد، پیشبینی راهحل در متن خود قرارداد است. قانون به جای خود، ولی طرفین میتوانند با درج شروط مناسب، تکلیف بسیاری از موقعیتها را روشن کنند. رایجترین شروط قراردادی مرتبط با فسخ عبارتاند از: خیار فسخ شرطی، شرط فاسخ و وجه التزام (شرط جزایی).
- خیار شرط (حق فسخ قراردادی): طرفین میتوانند طبق ماده ۱۸۸ و ۳۹۹ قانون مدنی ضمن عقد برای یک یا هر دو یا حتی شخص ثالث حق فسخ قرار دهند. این خیار قراردادی ممکن است مطلق باشد (مثلاً طرفین تا ۳ ماه حق فسخ دارند) یا منوط به وقوع تخلف یا حادثه خاص شود. در زمینه عدم انجام تعهد، معمولاً در قرارداد شرط میشود اگر یکی از طرفین در انجام تعهد اصلی تا موعد مقرر تأخیر کند یا خلف وعده نماید، طرف مقابل حق فسخ یکجانبه خواهد داشت. این شرط باید به صورت روشن در قرارداد قید شود و مدت اعمال آن (اگر محدود به زمان خاصی است) نیز تعیین گردد؛ در غیر این صورت ممکن است شرط و قرارداد مبهم شود و از اعتبار بیفتد. خیار فسخ قراردادی نیازمند اعمال توسط صاحب حق است؛ یعنی باید مانند سایر خیارات به صورت ارادی و طی اعلام رسمی اجرا گردد.
- شرط فاسخ (انفساخ خودکار): شرط فاسخ به وضعیتی گفته میشود که طرفین توافق میکنند با تحقق یک وضعیت معین، قرارداد خودبهخود منفسخ شود بیآنکه نیازی به اعلام اراده جدید باشد. به عبارت دیگر، شرط فاسخ اثری شبیه به حالت تعلیق در حدوث دارد با این تفاوت که عقد تشکیلشده را منحل میکند. نمونه شرط فاسخ در قراردادها: «در صورتی که هر یک از اقساط وام بیش از ۳۰ روز تأخیر شود، قرارداد بدون نیاز به اقدام قضایی خودبهخود منفسخ خواهد شد.» در این مثال، به محض وقوع تأخیر ۳۰ روزه، عقد منحل شده محسوب میشود. البته در عمل برای اثبات تحقق شرط فاسخ باز هم ممکن است نیاز به داوری یا دادگاه باشد زیرا طرف مقابل شاید منکر وقوع آن وضعیت شود. اما مزیت شرط فاسخ این است که از نظر حقوقی دیگر نیازی نیست صاحب شرط، فسخ را اعلام کند یا تشریفاتی انجام دهد؛ فسخ قهری صورت گرفته است. شرط فاسخ نوعی شرط نتیجه است که نتیجه حقوقی (انحلال عقد) را به طور خودکار بار میکند.
- وجه التزام (شرط جزایی): وجه التزام مبلغ مقطوعی است که طرفین در قرارداد برای جبران خسارت احتمالی تخلف از قرارداد تعیین میکنند. وجه التزام به خودی خود باعث فسخ قرارداد نمیشود بلکه ضمانتاجرای مالی عدم انجام تعهد است. با این حال، بسیاری از قراردادها ترکیبی از وجه التزام و حق فسخ را پیشبینی مینمایند. برای مثال در قولنامههای املاک معمول است که مینویسند: «در صورت عدم پرداخت باقی ثمن تا تاریخ X، فروشنده حق فسخ معامله را داشته و مبلغ وجهالتزام معادل فلان تومان از محل بیعانه به نفع ایشان ضبط میگردد.» در این حالت اگر خریدار در موعد مقرر پرداخت نکند، فروشنده با ارسال اخطار و اعلام فسخ، قرارداد را برهم میزند و وجه التزام را به عنوان خسارت برمیدارد. وجه التزام مزیتش این است که نیازی به اثبات میزان دقیق خسارت در دادگاه نیست و صرف تحقق تخلف، مطالبه آن ممکن است. منتها طبق نظر مشهور، جمع فسخ قرارداد و مطالبه وجه التزام ممکن است اگر وجه التزام برای تخلف تعیین شده باشد نه برای فسخ. یعنی قرارداد باید طوری تنظیم شود که وجه التزام بابت عدم انجام تعهد یا تأخیر در آن باشد، نه برای صرف فسخ معامله؛ در غیر این صورت طلب وجه التزام ممکن است به معنای اسقاط حق فسخ تفسیر گردد. به هر روی، تعیین وجه التزام به همراه حق فسخ در قرارداد، قدرت چانهزنی متعهدله را در صورت بروز تخلف بالا میبرد.
توجه: شرط «اسقاط کافه خیارات» که در بسیاری از قراردادها ذکر میشود، به معنای صرفنظر کردن طرفین از تمام خیارات قانونی (مانند خیار غبن، خیار تأخیر ثمن، خیار عیب و غیره) است. این شرط مانع اعمال حق فسخ ناشی از خیارات قانونی میشود؛ اما به فتوای اکثر حقوقدانان و وفق رأی وحدت رویه شماره ۸۲۱ دیوان عالی کشور، غبن بسیار فاحش از این قاعده مستثنی است و حتی با وجود شرط اسقاط، اگر یکی از طرفین دچار غبن افحش شود همچنان حق فسخ خواهد داشت. بنابراین در تنظیم قرارداد نیز باید دقت کرد که شرط اسقاط خیارات به طور مطلق میتواند در موارد نادری بیاثر باشد.
تشریفات عملی فسخ قرارداد: از اظهارنامه تا دادخواست
اگر چارهای جز فسخ قرارداد نداشتیم و همه تلاشها برای وادار کردن متعهد به اجرای تعهد ناکام ماند، باید گامهای عملی زیر را با دقت برداریم تا فسخ به شکل صحیح واقع و در دادگاه تثبیت شود:
- بررسی مفاد قرارداد: ابتدا متن قرارداد را به دقت بخوانید تا مطمئن شوید حق فسخ یا وجه التزام یا هر توافق مرتبطی در آن پیشبینی شده است. همچنین توجه کنید که آیا برای اعمال فسخ مهلت یا تشریفات خاصی ذکر شده (مثلاً لزوم ارسال اخطار کتبی یا مراجعه به داوری). وجود بند فسخ کار را آسانتر میکند، چرا که میدانید دقیقا بر چه اساسی فسخ میکنید. اگر قرارداد ساکت باشد، باید صرفاً بر مبنای قانون و خیارات قانونی اقدام نمایید.
- ارسال اظهارنامه رسمی: همانطور که گفته شد، ارسال اظهارنامه حاوی موضوع تخلف و اعلام آمادگی برای ایفای تعهد از سوی خودتان (در صورت لزوم) و اخطار فسخ در صورت استمرار تخلف، گام بسیار مهمی است. اظهارنامه را میتوان از طریق دفتر خدمات الکترونیک قضایی به نشانی طرف مقابل ارسال کرد. متن اظهارنامه باید مؤدبانه اما قاطع باشد و به قرارداد و بند مربوط (یا ماده قانونی مربوط) استناد شود. برای مثال: «جناب آقای ... به موجب قرارداد شماره ... جنابعالی متعهد به تحویل ... در تاریخ ... بودهاید که تاکنون انجام ندادهاید. بدینوسیله بر انجام تعهد ظرف ۱۰ روز تاکید میگردد. در غیر این صورت با استناد به ماده ... قانون مدنی/بند ... قرارداد، قرارداد فسخ و کلیه خسارات ناشی از آن مطالبه خواهد شد.»
- جمعآوری مدارک و مستندات: هر دلیلی که تخلف طرف مقابل را ثابت کند جمعآوری نمایید. برای نمونه در فروش ملک، گواهی عدم حضور که توسط دفترخانه در صورت عدم حضور خریدار یا فروشنده صادر میشود، سندی مهم برای اثبات تخلف در پرداخت ثمن یا حضور جهت انتقال است. رسیدها، مکاتبات، ایمیلها و شهود مطلع نیز میتوانند بعدها در دادگاه مفید باشند. همچنین حتماً رسید ارسال اظهارنامه را نزد خود نگه دارید.
- اعلام رسمی فسخ قرارداد: اگر مهلت دادهشده در اظهارنامه سپری شد و طرف مقابل به تعهد خود عمل نکرد، اکنون بر اساس شرط قراردادی یا حق قانونی، فسخ قرارداد را اعلام کنید. این کار را کتبی انجام دهید تا مدرک داشته باشید. میتوانید اظهارنامه دومی تنظیم و صریحاً بنویسید «نظر به عدم ایفای تعهد ظرف مهلت مقرر، به موجب بند ... قرارداد/ماده ... قانون، قرارداد حاضر فسخ شده تلقی میگردد و بلااثر بودن آن اعلام میشود.» درج علت فسخ (مثلاً عدم پرداخت باقیمانده ثمن) و اشاره به مدارک (مانند گواهی عدم حضور) در متن این اعلان، شانس پذیرش ادعای فسخ شما را در دادگاه بالا میبرد. توجه کنید که در برخی موارد، حتی اگر حق فسخ دارید نباید فوراً آن را اعمال کنید بلکه باید یک مدت متعارف صبر کنید. مثلاً مطابق عرف، تأخیر چند روزه در پرداخت شاید به تنهایی دلیل فسخ نباشد مگر آنکه در قرارداد شرط شده باشد. بنابراین زمان اعلام فسخ نیز باید منطقی و براساس شرایط باشد تا طرف مقابل نتواند شما را به عجله و عدم حسن نیت متهم کند.
- تنظیم و تقدیم دادخواست تأیید فسخ (در صورت لزوم): چنانچه طرف مقابل پس از اعلام فسخ، حاضر به پذیرش آن نشد و برای مثال از استرداد وجوه یا انجام تعهدات پس از فسخ امتناع کرد، باید ناچار به دادگاه مراجعه کنید. خواسته مناسب در این شرایط معمولاً تأیید و تنفیذ فسخ قرارداد به علت عدم انجام تعهد به همراه سایر خواستههای مرتبط (مانند مطالبه خسارات یا استرداد ثمن/مبیع) است. در دادخواست خود، خلاصه قرارداد، تعهدات طرفین، تخلف رخداده، اقدامات خودتان (اظهارنامه و اعلان فسخ) و مستندات قانونی و قراردادی حق فسخ را قید میکنید. حتماً رونوشت قرارداد، کپی اظهارنامهها، گواهیهای مربوط (مثلاً گواهی عدم حضور یا تامین دلیل)، و هر مدرک اثباتی دیگر را پیوست دادخواست کنید. دادگاه صالح معمولاً دادگاه محل وقوع قرارداد یا محل اجرای تعهد است. اگر قرارداد در دفتر اسناد رسمی ثبت شده (مثل سند رسمی پیشفروش ساختمان)، دادخواست تایید فسخ را میتوانید به طرفیت طرف قرارداد و اداره ثبت محل نیز مطرح کنید تا حکم دادگاه مستقیماً به ثبت اعلام شود.
- پیگیری دادرسی و اجرای حکم: پس از ثبت دادخواست، در جلسه رسیدگی حضور یافته و دلایل خود را تشریح کنید. ممکن است قاضی پیشنهاد صلح و سازش بدهد یا ارجاع به داوری (در صورت وجود شرط داوری) مطرح شود. در صورت صدور حکم به تأیید فسخ، خیال شما از بابت قانونی مستحکم میشود و میتوانید اقدام به اجرای آثار فسخ نمایید. مثلاً اگر فروشنده ملک بودهاید، میتوانید از خریدار که حکم به تأیید فسخ علیه او صادر شده بخواهید ملک را تخلیه کند یا اگر خریدار بودهاید استرداد پولتان را همراه خسارت از فروشنده مطالبه کنید. اگر محکومله حکم فسخ هستید و محکومعلیه (طرف مقابل) داوطلبانه حکم را اجرا نکند، با درخواست صدور اجراییه از دادگاه و طی مراحل اجرای احکام میتوانید مثلاً وجه پرداختی خود را از محل اموال خوانده وصول کنید یا با همکاری دادگاه ملک را تخلیه نمایید.
در تمام این مراحل، حضور یک وکیل مجرب میتواند نقشی تعیینکننده داشته باشد. وکیل مطمئن میشود که متن اظهارنامه دقیق و مستند به قانون تنظیم شود، مهلتهای قانونی رعایت گردد، مدارک به شکل کامل گردآوری شود و دادخواست به نحو احسن تنظیم گردد. همچنین اگر دعوای تأیید فسخ پیچیدگی خاصی داشته باشد (مانند دخالت شخص ثالث، ادعای فورس ماژور از سوی طرف مقابل، یا لزوم ابطال سند رسمی پس از فسخ)، وکیل راهکارهای مناسب را ارائه خواهد داد.
مثال سناریوی عملی: فسخ قرارداد فروش ملک به علت عدم پرداخت ثمن
برای روشنتر شدن مطلب، یک مثال واقعی را در نظر بگیریم: فروشنده و خریداری یک مبایعهنامه فروش ملک منعقد میکنند که طی آن بخشی از ثمن نقداً پرداخت و باقی مبلغ ظرف دو ماه در زمان تنظیم سند رسمی در دفترخانه باید پرداخت شود. در قرارداد شرط شده که اگر خریدار تا تاریخ مقرر در دفترخانه حاضر نشود یا وجه باقیمانده را نپردازد، فروشنده حق فسخ معامله را دارد و مبلغ ۱۰٪ کل ثمن به عنوان وجه التزام به نفع فروشنده ضبط خواهد شد. اکنون فرض کنید خریدار در موعد مقرر به هر دلیلی (مثلاً نوسان قیمتها یا عدم فراهم کردن وام) مابقی پول را نیاورده و در دفترخانه نیز حاضر نشده است.
در این سناریو فروشنده باید چگونه عمل کند؟ مطابق گامهایی که گفته شد:
(۱) فروشنده در روز مقرر خود در دفترخانه حاضر میشود و عدم حضور خریدار توسط سردفتر گواهی میشود (این گواهی عدم حضور اولین سند اوست).
(۲) فردای آن روز، فروشنده از طریق دفتر خدمات قضایی یک اظهارنامه رسمی برای خریدار میفرستد و ضمن اشاره به بند قرارداد، به او مثلاً ۱۰ روز مهلت میدهد که تسویه حساب کند وگرنه قرارداد فسخ خواهد شد.
(۳) خریدار ظرف آن مدت نه پولی میپردازد نه پاسخی میدهد. در نتیجه فروشنده پس از انقضای مهلت، با ارسال اظهارنامه دوم اعلام فسخ قرارداد میکند و تصریح مینماید که به علت تخلف خریدار از پرداخت ثمن در مهلت مقرر و طبق شرط مندرج در مبایعهنامه، معامله فسخ شده و ۱۰٪ ثمن بابت وجه التزام متعلق به اوست.
(۴) خریدار باز واکنشی نشان نمیدهد، اما مثلاً حاضر به تخلیه ملک هم نیست (فرض کنیم فروشنده ملک را زودتر تحویل داده بوده است). لذا فروشنده با کمک وکیل، یک دادخواست تایید فسخ قرارداد و مطالبه وجه التزام و تخلیه ملک تنظیم میکند و به دادگاه ارائه میدهد. مدارک او شامل قرارداد، رسیدهای پرداختی، گواهی عدم حضور دفترخانه، کپی اظهارنامهها و سند مالکیت ملک است.
(۵) دادگاه بررسی میکند: اولاً قرارداد معتبر و دارای شرط فسخ بوده است؛ ثانیاً خریدار به تعهد پرداخت ثمن عمل نکرده و این امر محرز است؛ ثالثاً فروشنده تشریفات لازم از جمله اخطار و اعلان فسخ را انجام داده است. لذا حکم به تایید صحت فسخ معامله و نیز پرداخت ۱۰٪ وجه التزام به سود فروشنده و تخلیه ملک صادر میکند. فروشنده با این حکم به اجرای احکام مراجعه کرده و ملک را از تصرف خریدار خارج نموده و وجه التزام را از حسابهای وی برداشت میکند. خریدار نیز طبق حکم حق مطالبه بیعانه اولیه خود (پس از کسر جریمه ۱۰٪) را دارد که در واقع همان ضبط بیعانه توسط فروشنده است.
در این مثال میبینیم که داشتن شرط صریح فسخ در قرارداد چقدر مسیر حقوقی را سادهتر کرد. اگر این شرط نبود، فروشنده نمیتوانست به سادگی معامله را برهم بزند؛ چه بسا باید ابتدا الزام خریدار به پرداخت ثمن را میگرفت و در صورت عدم امکان اجرا، آنگاه دادخواست فسخ بر مبنای خیار تأخیر ثمن (ماده ۴۰۳ قانون مدنی) مطرح میکرد که فرآیندی طولانی و مبهم بود. همچنین تعیین وجه التزام از پیش، تکلیف خسارت را روشن نمود و نیاز به کارشناسی برای برآورد ضرر ناشی از افزایش قیمت ملک یا افت ارزش پول رفع شد. بنابراین توصیه میشود در تمام قراردادهای مهم (خصوصاً معاملات ملکی و پیمانکاری) حتماً با مشورت وکیل بندهای روشنی درباره عواقب عدم انجام تعهد و حق فسخ پیشبینی شود تا در صورت بروز اختلاف، راه حل روشنی در اختیار داشته باشید.
بهرهگیری از فناوری در پیشگیری از اختلافات تعهدی
جالب است بدانید در دنیای امروز، فناوریهای حقوقی (Legal Tech) به کمک طرفین قرارداد آمدهاند تا جلوی بسیاری از اختلافات از جمله عدم انجام بهموقع تعهدات را بگیرند. برای مثال، نرمافزارهای مدیریت قرارداد مجهز به یادآورهای هوشمند هستند که سررسید تعهدات را به هر دو طرف اطلاع میدهند تا کسی به بهانه فراموشی در انجام تکلیف کوتاهی نکند. شما میتوانید تقویم تعهدات مالی و اجرایی قرارداد را در چنین پلتفرمهایی ثبت کنید و هشدارهای خودکار دریافت نمایید. همچنین سیستمهای رهگیری پروژه امکان میدهند کارفرما و پیمانکار به طور شفاف مراحل پیشرفت کار را مشاهده و مستندسازی کنند تا اگر تأخیر یا قصوری رخ داد فوراً معلوم شود. این شفافیت دیجیتال باعث میشود اختلاف بر سر اینکه “چه کسی مقصر تأخیر است” به حداقل برسد.
از دیگر فناوریهای جالب، قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاکچین هستند که البته در حقوق ایران هنوز به رسمیت شناخته نشدهاند ولی در سطح بینالمللی به کار میروند. در یک قرارداد هوشمند، مثلاً وجه التزام یا ضمانت حسن انجام کار میتواند به صورت خودکار و بدون دخالت دادگاه در صورت تحقق شروط، آزاد شود. فرض کنید مبلغی نزد شخص ثالث امین یا در یک کیف پول الکترونیکی امانی ذخیره شده و برنامهریزی شده که اگر پیمانکار تا تاریخ معین کار را تکمیل نکرد، وجه مزبور خودکار به کارفرما منتقل شود. این فناوریها فعلاً بیشتر جنبه نظری دارند اما آینده حلوفصل اختلافات قراردادی را متحول خواهند کرد.
حتی در ایران، سامانههای الکترونیک قضایی اکنون امکان ارسال اظهارنامه و دادخواست را به صورت آنلاین فراهم کردهاند و پیامکهای قضایی شما را از اقدامات طرف مقابل مطلع میکنند. توصیه میشود حتماً در سامانه ثنا (سامانه ابلاغ الکترونیک قضایی) ثبتنام کنید تا اگر طرف مقابل دعوایی مطرح کرد یا ابلاغیهای فرستاد، سریعاً آگاه شوید و غایب محسوب نگردید. به طور خلاصه، با ترکیبی از دوراندیشی قراردادی و ابزارهای دیجیتال میتوان بسیاری از مشکلات عدم ایفای تعهدات را قبل از آنکه کار به دادگاه و فسخ بکشد مدیریت کرد.
نقش مؤسسه حقوقی مهرآئین در تنظیم قرارداد و مدیریت فسخ قانونی
همانطور که دیدیم، فسخ یک قرارداد به دلیل عدم انجام تعهدات پروسهای چند مرحلهای و حساس است که کوچکترین سهلانگاری در آن ممکن است به تضییع حقوق شما بینجامد. مؤسسه حقوقی مهرآئین با در اختیار داشتن وکلای باتجربه در امور قراردادها و دعاوی ملکی و تجاری، همراه مطمئنی در تمام این مسیر است. وکلای این مؤسسه ابتدا در مرحله تنظیم قرارداد به شما کمک میکنند تا با شفافسازی تعهدات، تعیین تکالیف زمانبندیشده و گنجاندن شروط فسخ و وجه التزام مناسب، ریسک عدم انجام تعهد را به حداقل برسانید. باور داریم که پیشگیری از اختلاف، به مراتب کمهزینهتر و مؤثرتر از رسیدگی به اختلاف بعد از وقوع آن است. به قول معروف، خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج! بسیاری از اختلافات ملکی صرفاً از یک قرارداد مبهم یا ناقص ناشی میشود که سالها طرفین را گرفتار محاکم میکند. ما با دقتنظر در مرحله عقد قرارداد، جلو این مشکلات را میگیریم.
حال اگر به هر دلیل تعهدات درگیر اختلاف شد و کار به اعذار و فسخ کشید، تیم حقوقی مهرآئین در کنار شماست تا استراتژی عملی مناسبی اتخاذ شود. از ارسال اظهارنامه دقیق و مؤثر گرفته تا جمعآوری مدارک و طرح دعوای محکم در دادگاه، وکلای ما تجربه پروندههای موفق متعددی در این زمینه دارند. ما به خوبی میدانیم که چگونه باید دادگاه را قانع کرد که حق فسخ برای موکل ما ایجاد شده و به درستی اعمال گردیده است. همچنین اگر طرف مقابل بهانههایی مانند فورس ماژور یا ایرادات شکلی مطرح کند، با اشراف به رویه قضایی کشور – از جمله نظریات مشورتی و آرای وحدت رویه مرتبط – پاسخهای متقن خواهیم داد. به عنوان نمونه، تیم ما از رأی وحدت رویه شماره ۸۱۰ دیوان عالی کشور آگاه است که تصریح کرده حتی انتقال مورد معامله به ثالث نیز مانع اعمال حق فسخ ناشی از عدم پرداخت ثمن نیست؛ لذا اگر موکل ما فروشندهای باشد که خریدار اول تخلف کرده و ملک را به دیگری منتقل نموده، میدانیم چگونه همچنان حق فسخ و استرداد مبیع را برای او حفظ کنیم. این سطح از دانش بهروز حقوقی و اشراف بر ظرائف دادرسی، همان چیزی است که مؤسسه مهرآئین را متفاوت میسازد.
جمعبندی: فسخ یکجانبه قرارداد آخرین راهحل در مواجهه با بدعهدی طرف مقابل است. قانونگذار ایرانی با وضع مقرراتی مانند مواد ۲۳۷ و ۲۳۹ قانون مدنی از یک سو و الزام به اعذار قانونی از سوی دیگر، کوشیده میان استحکام قراردادها و اقتضائات انصاف تعادل برقرار کند. توصیه میشود پیش از هر اقدام عجولانه، حتماً با یک وکیل متخصص مشورت کنید تا بهترین مسیر (چه فسخ چه سایر ضمانتاجراها) انتخاب شود. مؤسسه حقوقی مهرآئین آماده است چه در مرحله تنظیم یک قرارداد محکم و ایمن، و چه در مقام مشاور شما برای حلوفصل اختلافات قراردادی، خدمات حرفهای خود را به شما ارائه دهد. کافیست از طریق صفحه تماس با ما یا بخش مشاوره آنلاین سایت مهرآئین با وکلای ما در ارتباط باشید تا از گیر و دار پیچیده دعاوی فسخ قرارداد، با موفقیت و آسودگی خاطر عبور کنید.
منابع و مآخذ:
- قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران – مواد ۲۱۹، ۲۲۶، ۲۳۷–۲۴۰، ۴۵۳ و ۴۴۹.
- نظریه مشورتی شماره ۷/۱۴۰۰/۱۱۶۰ اداره کل حقوقی قوه قضائیه مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۰۳ (تفاوت حق فسخ با شرط فاسخ).
- رأی وحدت رویه شماره ۸۱۰ مورخ ۱۴۰۰/۳/۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور (حق فسخ فروشنده به علت عدم پرداخت ثمن).
- رأی وحدت رویه شماره ۸۲۱ مورخ ۱۴۰۱/۲/۲۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور (غبن افحش علیرغم شرط اسقاط خیارات).
- قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول مصوب ۱۳۱۰ با اصلاحات ۱۴۰۰ – تبصره ۱ ماده ۱ (شرط ارسال اظهارنامه و طرح دعوای تنفیذ فسخ در مهلت مقرر).
- خبرگزاری میزان – قوه قاهره در قانون مدنی (شرح ماده ۲۲۷ قانون مدنی).
- خبرگزاری مهر – گزارش “رسیدگی به دعوای تایید فسخ قرارداد چه شرایطی دارد؟”.
- موسسه حقوقی مهرآئین – دپارتمان دعاوی ملکی (تأکید بر تنظیم صحیح قراردادها و نقش وکیل متخصص).
- موسسه حقوقی مهرآئین – دپارتمان دعاوی بازار سرمایه (پرسش و پاسخ درباره حق فسخ در قراردادهای سبدگردانی).
- موسسه حقوقی مهرآئین – بلاگ حقوقی: مطلب “تفاوت وجه التزام و خسارت تأخیر تأدیه” (تعریف وجه التزام در قرارداد)