فسخ قرارداد به‌دلیل عدم پرداخت چک ثمن معامله – بررسی حقوقی و نکات کاربردی

اصل لزوم قراردادها و پرداخت ثمن

بر اساس ماده ۲۱۹ قانون مدنی، تمامی قراردادهایی که به شکل صحیح و مطابق قانون منعقد شده‌اند برای طرفین الزام‌آور هستند و جز با رضایت هر دو (اقاله) یا به موجب علت قانونی قابل فسخ نیستند. به بیان ساده، اصل بر این است که نمی‌توان یک قرارداد لازم را یک‌جانبه برهم زد. ثمن معامله (قیمت قرارداد) نیز طبق ماده ۳۹۴ قانون مدنی باید در زمان و مکان و شرایط توافق‌شده پرداخت شود. پس اگر در قرارداد فروش ملکی یا هر مبیع دیگری، خریدار متعهد شده مبلغی را (چه نقداً چه از طریق چک) بپردازد، این تعهد الزام‌آور است.

حال اگر خریدار در موعد مقرر ثمن را نپردازد، قانون برای فروشنده دو مسیر پیش‌بینی کرده است: طبق ماده ۳۹۵ قانون مدنی، فروشنده می‌تواند یا فسخ معامله را بر اساس مقررات مربوط به خیار تأخیر ثمن اعلام کند یا از دادگاه الزام خریدار به تأدیه ثمن را بخواهد. توجه کنید که این ماده صرفاً امکان فسخ را به «مقررات خیار تأخیر ثمن» موکول کرده است. بنابراین باید دید خیار تأخیر ثمن چیست و در چه شرایطی ایجاد می‌شود.

خیار تأخیر ثمن: فسخ به دلیل تأخیر در پرداخت

خیار تأخیر ثمن یک حق فسخ قانونی برای فروشنده است که در موارد تعلل خریدار در پرداخت ثمن به‌کار می‌رود. مطابق ماده ۴۰۲ قانون مدنی، اگر در عقد بیع (فروش) زمان خاصی برای پرداخت ثمن یا تحویل مبیع تعیین نشده باشد و معامله حال تلقی گردد، چنان‌چه سه روز از تاریخ معامله بگذرد و در این مدت نه خریدار پول را بدهد و نه فروشنده کالا را تحویل دهد، فروشنده اختیار فسخ معامله را خواهد داشت. این خیار ویژه عقد بیع است و فقط فروشنده می‌تواند از آن استفاده کند. به عبارت دیگر:

  • اگر ثمن و مبیع هر دو حال (بدون مهلت) باشند و ظرف سه روز پرداخت و تسلیم صورت نگیرد، فروشنده می‌تواند معامله را برهم بزند.
  • اگر در این فاصله خریدار تمام ثمن را بپردازد یا فروشنده تمام مبیع را تحویل دهد، خیار تأخیر ثمن از بین می‌رود. همچنین اگر مبیع فاسدشدنی باشد (مثل مواد غذایی سریع‌الفساد)، مهلت سه روز کاهش می‌یابد.
  • همچنین طبق ماده ۴۰۵ قانون مدنی، اگر خریدار ثمن را حاضر کرد ولی فروشنده از گرفتن آن امتناع نمود، دیگر حق فسخ نخواهد داشت.

بنابراین قانون، تأخیر در پرداخت را تحت شرایطی به فروشنده حق فسخ می‌دهد. در عمل، خیار تأخیر ثمن زمانی کاربرد دارد که پرداخت کاملاً نقدی و بدون موعد معین بوده است. بسیاری از معاملات ملکی اما شکل متفاوتی دارند: معمولاً بخشی از ثمن نقد پرداخت می‌شود و مابقی در قالب چک‌های مدت‌دار در تاریخ‌های آینده. در این حالت چون برای پرداخت مهلت تعیین شده (مثلاً موعد سررسید چک)، دیگر معامله از نوع حال محسوب نمی‌شود و شرایط خیار تأخیر (موضوع ماده ۴۰۲) تحقق نخواهد یافت. پس فروشنده به صرف تأخیر یا عدم وصول چک، بدون وجود شرط اضافی، نمی‌تواند به خیار تأخیر استناد کند.

به عنوان نمونه، تصور کنید در مبایعه‌نامه ذکر شده که خریدار یک واحد آپارتمان، نیمی از مبلغ را نقد و نیمی را طی یک فقره چک سه‌ماهه پرداخت می‌کند. چنان‌چه چک در سررسید برگشت بخورد و وجه آن تأمین نشود، سه روز از زمان معامله گذشته ولی چون اجل برای پرداخت تعیین شده بود، فروشنده خیار تأخیر ثمن قانونی ندارد. در این وضعیت راه‌حل چیست؟ در ادامه به تعهدات قراردادی و شرط فسخ می‌پردازیم.

عدم پرداخت ثمن نقدی در برابر برگشت چک

در حقوق ایران تفاوت مهمی میان نپرداختن ثمن به صورت نقد (در معامله حال) و پاس نشدن چک وجود دارد. چنان‌که اشاره شد، در حالت اول (ثمن حال و تأخیر بیش از سه روز)، قانون مستقیماً به فروشنده حق فسخ می‌دهد. اما در حالت دوم که پرداخت با چک مؤجل بوده است، عدم پرداخت مبلغ چک در سررسید به‌معنای انحلال خودکار قرارداد نیست. در این حالت، مبیع از لحظه عقد به مالکیت خریدار درآمده و فروشنده صرفاً طلبکارِ مبلغ چک از خریدار است. فروشنده می‌تواند از طریق مراجع قانونی، وجه چک را مطالبه کند یا حتی در موارد لازم، دعوای حقوقی/کیفری بر مبنای چک مطرح نماید، اما اصل عقد بیع به قوت خود باقی است و انتقال مالکیت رخ داده است.

این نکته را بسیاری از فروشندگان نادیده می‌گیرند که صدور چک بابت ثمن، یک سند تجاری ایجاد می‌کند اما خودِ صدور یا برگشت چک تأثیری در وضعیت عقد ندارد. چک نوعی وسیله پرداخت اعتباری است؛ به محض امضای قرارداد فروش، خریدار مالک ملک می‌شود و فروشنده نیز طلبکار مبلغ چک می‌گردد (مطابق ماده ۳۶۲ قانون مدنی و آثار عقد بیع). عدم وصول وجه چک به معنی نقض تعهد مالی خریدار است، ولی برای فسخ قرارداد لازم است یا قانون چنین حقی بدهد (که در حالت اجل‌دار نمی‌دهد) یا خود طرفین چنین شرطی کرده باشند. بنابراین اگر در مبایعه‌نامه، هیچ شرطی بابت عدم پرداخت چک نیامده باشد، فروشنده حق فسخ یک‌طرفه نخواهد داشت و تنها راه او مطالبه قضایی ثمن معامله است. حتی اگر فروشنده ملک را هنوز تسلیم نکرده باشد، نهایتاً می‌تواند بر اساس حق حبس موضوع ماده ۳۷۷ مدنی از تحویل ملک خودداری کند تا خریدار پرداخت را انجام دهد؛ اما اگر ملک را منتقل کرده (مثلاً سند را به نام خریدار زده یا مبیع تحویل شده)، چاره‌ای جز اقدام قانونی برای دریافت پول نخواهد داشت.

مثال سناریو: فروشنده‌ای یک قطعه زمین را به خریدار می‌فروشد. در قرارداد توافق می‌شود که بخشی از پول نقد پرداخت شود و باقی در قالب دو چک طی دو ماه آینده. فروشنده پس از دریافت اولین چک، سند زمین را به خریدار منتقل می‌کند. حال موعد چک دوم می‌رسد و وجه آن پرداخت نمی‌شود (چک برگشت می‌خورد). فروشنده عصبانی می‌شود و تصور می‌کند معامله را فسخ کرده و زمین را پس می‌گیرد. از منظر حقوقی اما فروشنده نمی‌تواند خودسرانه وارد زمین شده یا آن را بفروشد؛ زیرا هنوز قرارداد پابرجاست و خریدار مالک قانونی زمین است. فروشنده باید ابتدا با ارسال اظهارنامه خریدار را از عدم پرداخت مطلع و مطالبه نماید و سپس از دادگاه بخواهد خریدار را ملزم به پرداخت کند. فسخ قرارداد در این سناریو تنها وقتی ممکن است که یا شرایط خیار قانونی فراهم شود (که نشده)، یا شرط صریح فسخ در قرارداد وجود داشته باشد که در این مثال فرض نکردیم. در نتیجه، فروشنده فعلاً یک طلبکار است و زمین در مالکیت خریدار باقی می‌ماند.

شرط فسخ در صورت برگشت چک (تخلف از شرط پرداخت)

برای جلوگیری از وضعیت دشوار فوق، رویه معمول در معاملات خصوصاً مبایعه‌نامه‌های ملکی این است که طرفین ضمن عقد شرط می‌کنند: اگر هر یک از چک‌های ثمن در سررسید پرداخت نشود یا گواهی عدم پرداخت صادر گردد، فروشنده حق فسخ قرارداد را خواهد داشت. این شرط که به اشکال مختلفی در قرارداد درج می‌شود (شرط فسخ یا شرط انفساخ)، به فروشنده اختیار قانونی می‌دهد که در صورت تخلّف خریدار از تعهّد پرداخت، قرارداد را یک‌طرفه برهم بزند. چنین شرطی کاملاً معتبر بوده و مصداق استفاده از اصل آزادی قراردادها (ماده ۱۰ قانون مدنی) است. همچنین مبنای آن را می‌توان در احکام شرط فعل و تخلف از شرط نیز یافت؛ یعنی خریدار ملتزم می‌شود که فعل پرداخت را انجام دهد و اگر انجام نداد، مشروط‌له (فروشنده) اختیار فسخ داشته باشد. مطابق ماده ۲۳۷ قانون مدنی اگر موضوع شرط، انجام فعل یا پرداخت وجهی باشد، متعهد باید به آن وفا کند و در صورت تخلف، طرف مقابل می‌تواند از حاکم اجبار وی را به انجام شرط را بخواهد. اما اگر اجبار ممکن نبود یا انجام شرط توسط دیگری هم مقدور نباشد (مثلاً پرداخت پول از سوی دیگری بی‌نتیجه بماند)، آنگاه حق فسخ برای مشروط‌له ایجاد می‌شود (ماده ۲۳۹ قانون مدنی). بر این پایه، شرط یادشده مکانیزمی است که تخلف از تعهد پرداخت ثمن را تبدیل به خیار فسخ برای فروشنده می‌کند.

بنابراین اگر در قرارداد فروش ملک شما عبارت‌هایی مانند «چنانچه هر یک از چک‌های خریدار در موعد مقرر پرداخت نشود/منجر به صدور گواهی عدم پرداخت شود، فروشنده حق فسخ معامله را خواهد داشت» یا «معامله کان‌لم‌یکن تلقی و منفسخ خواهد شد» وجود دارد، در صورت برگشت خوردن چک می‌توانید طبق همان شرط عمل کنید. گام نخست، ارسال اظهارنامه رسمی به خریدار و اعلام فسخ بر مبنای شرط قرارداد است. بهتر است قبل از آن، گواهی عدم پرداخت چک را از بانک دریافت کنید تا سند رسمی تخلف در دست شما باشد. سپس می‌توانید دعوی تأیید فسخ مطرح نمایید تا دادگاه صحت فسخ و حق استرداد مبیع را تأیید کند. برخی قراردادها به‌جای «حق فسخ برای فروشنده» تصریح می‌کنند که معامله خود‌به‌خود فسخ یا منفسخ می‌شود؛ در این حالت نیز بهتر است برای محکم‌کاری، دادخواست اعلام انفساخ و استرداد مبیع ارائه شود تا حکم دادگاه، وضعیت ملک را تثبیت کند. دادگاه پس از بررسی قرارداد و احراز برگشت چک، معمولاً رأی به تأیید فسخ طبق قرارداد و استرداد مبیع به فروشنده می‌دهد.

نکته مهم دیگر این است که فروشنده نباید در اعمال این حق فسخ تعلل کند. خیار فسخ فوری است و اگر فروشنده پس از اطلاع از برگشت چک مدت طولانی اقدام نکند، ممکن است چنین استدلال شود که از حق خود صرف‌نظر کرده یا به قرارداد ملتزم بوده است. بنابراین به محض حصول شرایط فسخ، باید از طریق اظهارنامه و سپس طرح دعوی، اقدام گردد.

رأی وحدت رویه شماره ۸۱۰ دیوان عالی کشور

در خرداد ۱۴۰۰، هیأت عمومی دیوان عالی کشور رأی وحدت رویه مهمی صادر کرد که به مسئله حق فسخ فروشنده در صورت عدم پرداخت ثمن و معاملات بعدی مرتبط می‌شد. بر اساس رأی وحدت رویه №۸۱۰ مورخ ۱۴۰۰/۳/۴، اگر در ضمن عقد بیع شرط شود که در صورت نپرداختن اقساط ثمن در موعد مقرر، فروشنده حق فسخ و استرداد مبیع را دارد، آنگاه با تحقق شرط و اعمال فسخ توسط فروشنده، حتی اگر خریدار اولیه ملک را به شخص دیگری منتقل کرده باشد، باز هم مبیع باید به فروشنده مسترد شود. به بیان دیگر، فروشنده‌ی نخستین می‌تواند ملک را پس بگیرد و انتقال بعدی مانع حق وی نخواهد بود. دیوان عالی کشور تصریح کرده که درج شرط فسخ در قرارداد، به‌موجب مواد ۲۱۹ و ۲۲۰ قانون مدنی، جزئی از عقد است و حتی اگر خریدار ثانوی از وجود چنین شرطی بی‌اطلاع بوده باشد، این جهل او باعث بی‌اثر شدن شرط یا زوال حق فروشنده اولیه نمی‌شود. البته فرض بر این است که شرط به طور صریح در متن مبایعه‌نامه ذکر شده و خریدار بعدی طبق رویه متعارف باید از مفاد سند مطلع می‌بوده است. این رأی وحدت رویه، رویه محاکم را یکسان کرده و خیال فروشندگانی را که با وجود شرط فسخ، با فروش مال به غیر مواجه می‌شوند، راحت‌تر نموده است. پس اگر شما فروشنده‌ای هستید که در مبایعه‌نامه‌تان چنین شرطی داشته‌اید اما خریدار ملک را به دیگری فروخته، طبق این رأی همچنان می‌توانید با اعمال فسخ و طرح دادخواست، ملک خود را پس بگیرید و خریدار دوم باید ملک را به شما مسترد کند.

تعبیه وجه التزام و سایر ضمانت‌ اجراهای قراردادی

شرط فسخ، راهکار قراردادی دیگر برای پیشگیری از ضرر فروشنده در مواجهه با چک‌های پرداخت‌نشده، وجه التزام یا خسارت قراردادی است. طرفین می‌توانند توافق کنند که در صورت تأخیر یا عدم پرداخت هر قسط ثمن در موعد مقرر، خریدار مبلغی را به عنوان جریمه تأخیر به فروشنده بپردازد (مثلاً روزانه فلان مقدار یا درصدی از ثمن). تعیین وجه التزام به خودی خود موجب فسخ قرارداد نمی‌شود، اما دو فایده دارد: اول آن‌که فشار مالی و انگیزه مضاعفی برای خریدار ایجاد می‌کند تا از برگشت خوردن چک جلوگیری کند؛ دوم آن‌که اگر کار به دعوای قضایی بکشد، فروشنده می‌تواند علاوه بر اصل ثمن، آن خسارت مقطوع را نیز مطالبه کند. البته باید دقت داشت که جمع بستن شرط فسخ و وجه التزام در قرارداد نیازمند تنظیم دقیق عبارات است تا بعداً تفسیر به تعارض شرط‌ها نشود. بهتر است وجه التزام برای تأخیر در پرداخت پیش‌بینی شود، و شرط فسخ برای عدم پرداخت کامل تا مدت معین. در این صورت، اگر خریدار مثلاً با یک هفته تأخیر وجه چک را بدهد، فروشنده صرفاً خسارت یک هفته را می‌گیرد و قرارداد ادامه می‌یابد؛ اما اگر از یک مدت بیشتر شد یا اصولاً پرداخت نشد، فروشنده بتواند فسخ کند و خسارت (وجه التزام نهایی) را هم مطالبه نماید.

همچنین شرط نتیجه (انفساخ خودکار) یکی دیگر از تدابیری است که برخی ترجیح می‌دهند؛ یعنی در قرارداد ذکر می‌کنند معامله در صورت عدم تحقق پرداخت، خودبه‌خود منفسخ شود. مزیت آن این است که فروشنده از لحظه عدم پرداخت، مالکیت خود را بازمی‌یابد (نظریاً) و نیازی به اعلان فسخ ندارد. اما در عمل برای جلوگیری از اختلاف، حتی در این حالت هم فروشنده باید مراتب را با اظهارنامه اعلام و سپس از دادگاه تأیید انفساخ را بخواهد. بنابراین تفاوت عملی شرط انفساخ و شرط فسخ چندان زیاد نیست، جز اینکه در شرط انفساخ نیازی به اثبات اعمال اراده فسخ توسط فروشنده نیست. به هر روی، درج هر دو نوع شرط باید با مشاوره حقوقی انجام شود؛ زیرا استفاده نادرست از عبارات (مثلاً ذکر «خیار فسخ بدون مدت معین») می‌تواند مشکل‌ساز شود. بر اساس نظر حقوقدانان و رویه موجود، خیار فسخ ناشی از شرط ضمن عقد باید مدت‌دار باشد و الا باطل است. پس اگر می‌خواهید حق فسخ برای فروشنده قائل شوید، حتماً یک بازه زمانی معقول (مثلاً تا چند ماه پس از معامله یا تا زمان تسویه کامل) برای آن تعیین کنید که در طی آن فروشنده بتواند در صورت عدم پرداخت اقدام به فسخ نماید.

نقش قانون صدور چک و راهکارهای نوین

مسئله چک‌های برگشتی در معاملات به قدری شایع بود که قانون‌گذار نیز تدابیری در قانون صدور چک اندیشیده است. هرچند قانون صدور چک مستقیماً درباره فسخ قرارداد سخنی نمی‌گوید، اما به دارنده چک امکاناتی برای وصول طلب می‌دهد. برای نمونه، دارنده می‌تواند پس از اخذ گواهی عدم پرداخت از بانک، چک را Execution (اجراییه) بگذارد و از طریق اداره اجرای ثبت وجه آن را مطالبه کند یا در صورت واجد شرایط بودن، شکایت کیفری بابت صدور چک بلامحل مطرح نماید. علاوه بر این، طبق اصلاحات جدید، تمامی چک‌ها باید در سامانه صیاد ثبت شوند و این سامانه امکاناتی مانند استعلام سابقه اعتباری صادرکننده چک را فراهم کرده است. خریدار و فروشنده می‌توانند پیش از معامله، وضعیت چک و صادرکننده را بررسی کنند تا ریسک معامله را کاهش دهند. همچنین چک الکترونیک به تازگی در نظام بانکی ایران معرفی شده که می‌تواند امنیت معاملات را بالا ببرد؛ چرا که انتقال وجه در بستر الکترونیکی انجام شده و امکان جعل یا مشکلات فیزیکی چک‌های کاغذی کاهش می‌یابد. هرچند این فناوری‌ها هنوز به‌طور کامل همه‌گیر نشده‌اند، اما نشانگر حرکت به سمت معاملات هوشمند و مطمئن‌تر است. تصور کنید در آینده با بهره‌گیری از قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) و پرداخت‌های تضمین‌شده دیجیتال، طرفین می‌توانند شرط کنند که مبلغ ثمن به‌صورت خودکار در تاریخ مقرر از حساب خریدار به حساب فروشنده منتقل شود و اگر نشد، قرارداد به‌صورت خودکار منحل گردد. هر چند فعلاً این امر در حد ایده است، اما فناوری حقوقی (Legal Tech) به این سمت پیش می‌رود که ریسک عدم انجام تعهدات مالی در قراردادها را به حداقل برساند.

در حال حاضر اما بهترین راه، پیشگیری و مستندسازی است: اول، خریدارانی را که سابقه و توان مالی روشن ندارند بدون تضمین معتبر نپذیرید؛ دوم، حتماً شروط صریح درباره عواقب عدم پرداخت در قرارداد بگذارید؛ سوم، از دریافت چک‌های نامعتبر (مثلاً چک بدون تاریخ یا بدون امضا) خودداری کنید؛ چهارم، مهلت‌های پرداخت را واقع‌بینانه تنظیم کنید تا کمتر با چک برگشتی مواجه شوید.

مراجعه به وکیل متخصص و نقش مؤسسه حقوقی مهر‌آیین

در صورت بروز اختلاف بر سر عدم پرداخت ثمن یا چک‌های برگشتی، ورود به پروسه حقوقی بدون مشاور ممکن است دشوار و پرریسک باشد. همان‌طور که دیدیم، تشخیص اینکه حق فسخ دارید یا نه و نحوه اعمال درست آن بسیار مهم است. ممکن است موارد ظریفی مطرح شود؛ برای مثال اگر فروشنده پس از برگشت چک مدتی سکوت کند یا اقداماتی انجام دهد که دلالت بر پایبندی به عقد داشته باشد، حق فسخ او ساقط می‌شود. یا در صورتی که فقط وجه التزام پیش‌بینی شده و نه حق فسخ، فروشنده نباید خودسرانه قرارداد را تمام‌شده فرض کند. به علاوه، فرآیند ارسال اظهارنامه، تنظیم دادخواست تأیید فسخ معامله یا مطالبه وجه چک و پیگیری در دادگاه نیاز به دانش حقوقی و تجربه دارد. یک اشتباه کوچک در تنظیم درخواست یا عدم رعایت تشریفات قانونی می‌تواند به از دست رفتن حق شما منجر شود.

در اینجاست که مؤسسه حقوقی مهر‌آیین با بهره‌گیری از وکلای مجرب در حوزه دعاوی ملکی می‌تواند همراه مطمئنی برای شما باشد. وکلای متخصص ملک این مؤسسه با اشراف کامل بر مواد قانونی (از جمله مواد ۲۱۹، ۲۲۰، ۲۳۷، ۲۳۹ و سایر مواد قانون مدنی مربوطه) و رویه دادگاه‌ها، ابتدا شرایط قرارداد شما را بررسی می‌کنند، سپس بهترین راهکار را ارائه می‌دهند؛ خواه اعمال فسخ معامله به دلیل پاس نشدن چک باشد، خواه طرح دعوای مطالبه ثمن. این وکلا می‌توانند در تنظیم قراردادهای مطمئن پیش از معامله نیز به شما کمک کنند تا با درج شروط مناسب، از ابتدا جلوی بسیاری از اختلافات گرفته شود. در صورت لزوم اقامه دعوی، آن‌ها با تنظیم صحیح دادخواست و ارائه مدارک (مانند گواهی عدم پرداخت، اظهارنامه ارسالی و ...) روند دادرسی را تسهیل کرده و از حقوق شما دفاع خواهند کرد. وکیل فسخ معامله در تهران که آشنا به پیچیدگی‌های دعاوی ملکی باشد، می‌تواند در زمان کوتاه‌تری پرونده شما را به نتیجه مطلوب برساند و مانع تضییع حقوق‌تان شود.

جمع‌بندی: عدم پرداخت چک ثمن معامله به خودی خود موجب فسخ قرارداد نمی‌شود، مگر آنکه شرایط قانونی خیار تأخیر ثمن برقرار باشد یا حق فسخ براساس شرط ضمن عقد برای فروشنده پیش‌بینی شده باشد. توصیه می‌شود فروشندگان حتماً در قراردادهای فروش (به‌ویژه املاک) برای خود شرط فسخ در صورت برگشت چک یا عدم پرداخت اقساط ثمن را درج کنند و خریداران نیز در موعد مقرر به تعهدات خود عمل کنند تا گرفتار دعوای ملکی نشوند. در صورت بروز چنین مشکلی، پیش از هر اقدام خودسرانه، با یک وکیل متخصص مشورت کنید. موسسه حقوقی مهر‌آیین به عنوان مشاور امین شما در تمامی مراحل از تنظیم قرارداد تا پیگیری دعوای فسخ معامله همراهتان خواهد بود. با آگاهی کامل از حقوق قانونی و بهره‌گیری از مشاوره حرفه‌ای، می‌توانید از دارایی و قراردادهای خود به بهترین نحو حفاظت کنید.

منابع و مأخذ: قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران (مواد ۲۱۹، ۲۲۰، ۳۷۷، ۳۹۴، ۳۹۵، ۴۰۲ و ...)، قانون صدور چک مصوب ۱۳۹۷ با اصلاحات بعدی، رأی وحدت رویه شماره ۸۱۰ دیوان عالی کشور، و منابع حقوقی مرتبط که در متن به آن‌ها اشاره شد.

10 خرداد 1404
دانیال کریمی

در پرونده‌های پیچیده تجاری، خانوادگی یا ملکی، صرف داشتن وکیل تضمینی برای نتیجه نیست.

آنچه سرنوشت یک پرونده را تغییر می‌دهد، ترکیبی از تحلیل عمیق، شناخت واقع‌گرایانه از سیستم حقوقی ایران و توانایی طراحی راه‌حل‌های مؤثر است.

درخواست بررسی تخصصی پرونده
Arrow Left Streamline
WhatsApp